دکتر بخشعلی قنبری در مصاحبه با روزنامه فرهیختگان
نهج البلاغه میتواند تاثیر شگرفی در زندگی انسان امروز داشته باشد، چراکه این کتاب محصول تجربه زیستن است و کتابی صرفا نظری نیست؛ به همین خاطر به انسان امروز یک نوع سبک زندگی ارائه میکند. مراد از سبک قالب و چارچوبی است که انسان از زمان بلوغ عقلی تا پایان عمر برای خود در نظر میگیرد. بر این اساس آدمها درنهجالبلاغه به زندگی عمیق دعوت میشوند. در زندگی مورد نظر حضرت علی(ع)، تفکر نقشی اساسی دارد. چنین انسانی نمیتواند به تحولات دنیوی و زیستی خود اعم از زیست اجتماعی و فردی بیتفاوت باشد. بر این اساس خطبه ۲۸ کتاب نهجالبلاغه به نوع زیستن انسان در این دنیا مربوط میشود که شامل دو موضوع مهم و اساسی است.
موضوع اول آن همان مبانی سبک زندگی است که در این زمینه دو مبنای جهانشناختی و انسانشناسی را مطرح میکند. اولین مساله در بحث مبنای جهانشناختی، اصل ناپایدار بودن زندگی این جهان است. از نظر حضرت علی(ع)، چند اصل بر جهانی که ما در آن زندگی میکنیم حاکم است که مهمترین آن اصل «غَیِر» یا همان تغییر و دگرگونی است. حضرت علی(ع) بر این باور است که همه چیز در جهان ما موقتی است. درواقع هیچ چیز به شکلی که هست، استمرار پیدا نمیکند.
نکته دوم این است که چون زندگی ما موقت و پایانپذیر است، بنابراین زندگی همواره به ما پشت میکند. به همین خاطر نمیتوانیم با این دنیا قرار و مداری بگذاریم.
نکته دیگر در باب مبنای جهانشناختی این است که این دنیا فرع آخرت است، بنابراین سبک زندگی انسان از دیدگاه این خطبه مبتنیبر اصالت آخرت و معنویت است. نکته آخر در باب این مبنا نیز بر این اصل استوار است که دنیا محل کوچیدن است. اما مبنای انسانشناسی این خطبه بر ۱۱ اصل استوار است که به اصول سبک زندگی انسان در این دنیا میپردازد.
اصل اول این است که ما باید در زندگی تمامزیست باشیم. یعنی نباید خواستهای از وجودمان را تعطیل کنیم. ضمن اینکه باید کمالزیست نیز باشیم، یعنی همانطور که به لحاظ کمی پازل زندگی ما باید کامل باشد، بلکه باید بهترین کیفیت را نیز داشته باشد. اصل دوم میگوید که دنیا محل تمرین است، بنابراین هرچه میتوانیم باید از فرصت استفاده کنیم.
اصل سوم میگوید که آخرت محل مسابقه است. منتها در آخرت با امکاناتی مسابقه میدهیم که در دنیا فراهم کردهایم. در واقع این اصل عدم قناعت به کمتر از بهشت دنیوی و اخروی است.
غنیمت شمردن دم در دنیا اصل چهارم است. حضرت علی(ع) در اینباره میفرمایند: آیا کسی نیست که قبل از اینکه مرگش فرا رسد به خود بازگردد و از خطاهای خود برگردد؟
اما اصل پنجم حرکت از ایام امل(آرزو) برای برخورداری در زمان اجل است. براساس گفتههای حضرت علی(ع) تولد ابتدای انسان و مرگ انتهای اوست و بین این دو تا امل وجود دارد. این امل در نهجالبلاغه به معنای امیدی است که امکان تحقق دارد.
اصل ششم کوشیدن برای دستیابی به ثبات است. حضرت علی(ع) در اینجا از یکی از صفات خدا یعنی ثبات بهره جسته است. چون خداوند ثبات دارد، دگرگونی جهان طبیعت و دیگر جهانها هیچ تاثیری در او ندارد. در نتیجه از نظر سبک زندگی انسان باید به ثبات برسد و تابع محرکهای بیرونی نباشد.
اصل هفتم به اصالت کوشش میپردازد و اصل هشتم اصالت حقیقت و حقیقتطلبی را مورد توجه قرار میدهد. حضرت علی(ع) میفرمایند: شما تابع حق باشید، مطمئن باشید اگر حق به شما سود نرساند، قطعا باطل به شما زیان خواهد رساند.
هدایتطلبی نیز اصل نهم و عاقبتاندیشی اصل دهم این خطبه را شکل میدهند و اصل یازدهم انسان را به پرهیز از هوا و هوس و آرزوهای بلند هدایت میکند. این ۱۱ اصل میتوانند راهنمایی برای سبک زندگی انسان امروز باشند.
منبع: برگرفته از روزنامه فرهیختگان، به تاریخ ۹۳/۲/۲۲، شماره ۱۳۷۵٫
:: موضوعات مرتبط: امام علی و نهج البلاغه، مصاحبه ها
:: برچسبها: